شروع تعطيلات تابستوني مامان
سلام پسر قشنگممممممم
اول يه دست و يه هوراااااا چرا؟؟؟؟؟
چون مامان بعد از 9 ماه سر کار رفتن و نبودن پيش پسملش از امروز رسما تعطيلاتش شروع ميشه
ديگه پيش پسرمم و وايي خداي من خيلي خوبه!!!
البته نا گفته نمونه امسال سال اول معلمي من بود و خيلي برام سخت و دشوار بود گذاشتن تو و رفتن به مدرسه در حالي که شير ميخوردي(گرچه پيش مامان فخري بودي و خيلي اين استرسم رو کم ميکرد)کوروشم قشنگم ببخش مامانو اگر بايد صبح زود در حالي که دستات توي دست مامان بود و خواب بودي ترک ميکرد و ظهر با خستگي ميومد دنبالت اينقدر خسته راه و مشغله که ناي تکون خوردن نداشت
ببخش منو اگه ظهرها يه بوسه از لبانت ميدزديدم و باز تو رو تنها ميگذاشتم و ميرفتم
ببخش اگه خستگي منو از دنياي قشنگ کودکانه تو دور ميکرد ببخش
بدون تمام تلاش هاي من براي توست براي اينده توست
********************************************************************
امروز وقتي از بچه هاي مدرسه خداحافظي ميکردم يه دلتنگي عجيبي وجودمو فرا گرفت انگار خيلي به اين بچه ها و صداقتشون عادت کرده بودم و خودم هم نميدونستم !!!
تا خدا چي بخواد و سال ديگه کدوم مدرسه قسمت باشه ؟؟!!
تابستون بايد توي سازمان دهي شرکت کنم خدا کنه لااقل کمي نزديکتر بيام تا شما عزيز دلم خيلي اذيت نشي
اميد به خدا!!